حیدر جبهه ها

(( دانشجوی مهندسی برق دانشگاه علم و صنعت باشی و بری زیر رگبار گلوله ، عجیب نیست؟ آدم باید خیلی دل شیر داشته باشد که همه چیز را ول کند و بزند به بیابان و میان بسیجی های خاکی.

حاج احمد متوسلیان را میگویم. فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله(ص) یادم نمیره. شب ، ما را توی میدان صبحگاه در دو کوهه جمع کرد. به خط شدیم گفت: حالا پانصد می شمرم سینه خیز برید. دیشب که شناسایی رفته بودیم . شمردیم باید همین قدر برید تا از دید دشمن خارج بشید.))